چهارشنبه سوری امسال کجا برویم که از روی آتش بپریم و آخرین سه شنبه سال را دست جمعی با خوشی و شادی پشت سر بگذاریم؟
«ایرانیان باستان در آستانه سال نو یک شب را با آتش افروختن، انفجار و ایجاد صداهای مهیب و مراجعه به بخش سوانح و سوختگی بیمارستانها به استقبال بهار و نوروز میرفتند.» این را احتمالا آیندگان درباره ما خواهند گفت.
اسفند، همیشه ماه محبوب من بوده؛ ماهی که بوی مواد شوینده میدهد.
ماه ذوق تمیز کاری و خونه تکونی. خرید و کِیف راه رفتن در خیابانهای شلوغ و پر از دست فروش ها و شوق و ذوق رسیدن عید و بهار و کفش و لباس نو.
قدم زدن در کوچه و خیابانهایی که به استقبال بهار رفته و درختانش در حال جوانه زدن هستند و همین جور که در حال لذت بردن از این حال خوب هستی یک صدای انفجار از کنار پایت تمام وجودت را میلرزاند و با چشمهای براق پسربچهای مواجه میشوی که به استقبال جشن چهارشنبه سوری رفته.
چهارشنبه سوری یکی از رسوم قدیمی ما ایرانیها است که ریشه در ایران باستان دارد و البته در سالهای اخیر متاسفانه از ریشههایش فاصله گرفته و شبیه لشکرکشی و جنگ تسلیحاتی با آمار فوتی و جراحت و سوختگی شده.
با این حال این رسم همچنان جزو جشنهای محبوب ایرانیان است و هر سال در میان بسیاری از خانوادهها با برپایی دورهمی در فضای باز مثل باغ و ویلا ، گل گفتن و شنیدن، انجام رسوم بی خطر و برپا کردن آتشی نمادین در فضای باز و به صلح و صفا و شادی جشن گرفته میشود.
در این نوشتار با ما برای برپایی جشن چهارشنبه سوری همراه باشید.
پیشینه چهارشنبه سوری
ایرانیان قدیم بر این باور بودند که در روزهای پایانی سال که به نوروز میرسد، ارواح درگذشتگان به خانههای خود برمیگردند و به بازماندگان سر میزنند.
بر این اساس رسومی برای استقبال از آنها به وجود آمده که چهارشنبه سوری هم بی ارتباط با آن نیست.
مثلا ایرانیان با روشن کردن آتش بر بام و حیاط خانههایشان، نشان روشنی برای درگذشتگان میگذاشتند تا آنها راه خانه شان را پیدا کنند.
چهارشنبه سوری سالیان سال در رسوم پیش از عید ایرانیان حضور داشته و دوره به دوره برپا میشده. برخی این رسم را از آیین زرتشتی می دانند و برخی دیگر معتقدند که پریدن از روی آتش بی احترامی به آتش است و ربطی به رسوم زرتشتی ندارد.
عدهای این رسم را برگرفته از فرهنگ عرب و این باور اعراب که معتقدند روز چهارشنبه بد شگون است و باید نحسیاش را دفع کرد، میدانند.
به هر حال این رسم از گذشتههای دور در آیین پیش از نوروز ایرانیان بوده و در حال حاضر هم اگر چه با صدای انفجار و آتش بازیهای خطرناک برگزار میشود اما پرطرفدار است.
رسوم چهارشنبه سوری
آتش افروزی
دم دمای غروب آخرین سه شنبه سال که میرسد، خانوادههای ایرانی بساط آتش افروزی را با بته، چوب و یا حتی وسایل کهنه چوبی که در خانهتکانی بیرون ریخته میشود در فضای باز مثل حیاط یا کوچه و خیابان گله به گله میگذارند و آتش برپا میکنند.
رسم دیگر چهارشنبه سوری پریدن از روی آتش با خواندن این ترانه است:
زردی من از تو
سرخی تو از من
غم برو شادی بیا
نکبت برو روزی بیا
در واقع با این کار نمادین در آستانه سال نو آرزو میکنیم که غم و بیماری به آتش سپرده شود و در ازاش سرخی و گرمی آتش به جانمان بنشیند.
بعد از انجام این رسم هم باید خاکستر آتش را جمع کرد و در آب روان ریخت تا غم و مریضی را با خود ببرد.
دورهمی
رسم دیگر چهارشنبه سوری جمع شدن اعضای خانواده و فامیل دور هم و گذراندن شبی به شادی و رقص و خوردن خوراکیهای مربوط به چهارشنبه سوری به عنوان آخرین دیدار در سال کهنه است.
قاشق زنی
رسم جالب دیگری که در چهارشنبه سوری برگزار میشود، رسم قاشق زنی است.
به این ترتیب که جوانترها و بچهها برای اینکه شناخته نشوند چادری به سر میکشند و یا یک کاسه و قاشق، پشت در خانه همسایهها میروند. اهالی خانه با شنیدن صدای قاشق زنی پشت در، با شیرینی، شکلات و آجیل یا اسکناس نو به استقبال قاشق زنها میروند و کاسهشان را پر میکنند.
جالب است بدانید که این رسم به باور ایرانیان باستان که معتقد بودند در روزهای پایان سال، ارواح درگذشتگان به خانههایشان برمیگردد، مربوط میشود.
بنا بر این باور ارواح در بازگشت به این دنیا به دیدار بازماندگانشان میآبند و چادر به سر میکشند که شناخته نشوند. و چون صدا ندارند با زدن قاشق به کاسه حضورشان را اعلام میکنند و در کاسههایشان خیرات میگیرند.
آجیل چهارشنبه سوری
و اما حکایت آجیل چهارشنبه سوری چیست؟ آجیل چهارشنبه سوری همان آجیل مشکلگشاست که رسم بوده در شب چهارشنبه سوری برای رونق رزق و روزی خانواده نذر و بین مردم پخش میکردهاند.
قصه آجیل مشکل گشا و مرد خارکن
پشت فلسفه آجیل مشکلگشا قصه پیرمرد خارکن است.
ماجرا از این قرار است که:
پیرمرد خارکنی با همسرش زندگی میکرده و زندگی سختی را از طریق خارکنی میگذرانده.
تا اینکه یک روز پیرمردی سر راه خارکن قرار میگیرد وقتی حال نزار خارکن را میبیند، چند قلوه سنگ برمیدارد و به خارکن میدهد و میگوید اگر مشکلت حل شد آخرین چهارشنبه هرماه آجیل هفت قلم بگیر و بین مردم پخش کن.
خارکن قلوه سنگها را با ناامیدی به خانه برد و روی طاقچه گذاشت.
نیمه شب از نور طلایی سنگها که خانه را روشن کرده بود بیدار شد و فردای آن روز با فروش طلا از فقر و بی پولی نجات پیدا کرد.
خارکن با پولی که به دست آورد، بازرگانی موفق و پولدار شد و با حاکم شهر معاشرت میکرد و مدام آجیل مشکل گشا را بین مردم پخش میکرد.
تا اینکه سفری طولانی برایش پیش آمد و کار پخش کردن آجیل را به همسرش سپرد.
همسر خارکن هم فراموش کرد.
در مدت نبودن خارکن، دختر خارکن با دختر حاکم به گردش رفت. دختر حاکم برای شنا کنار برکه گردنبند مرواریدش را درآورد و کنار برکه گذاشت اما وقتی برگشت اثری از گردنبند نبود.
خلاصه که دختر خارکن به دزدیدن گردنبند، متهم شد و به زندان افتاد.
پیرمرد خارکن که از سفر برگشت اولین کاری که کرد، به جا آوردن نذر آجیل مشکل گشا بود.
همان شب حاکم در خواب دید که کلاغی گردنبند مرواید دخترش را دزدید و به لانهاش بالای درختی برد.
صبح که رسید سربازان حاکم سراغ درخت و کلاغ دزد رفتند و گردنبند دختر حاکم را پیدا کردند.
به این ترتیب دختر خارکن آزاد شد و آجیل مشکل گشا پخش کردن در شب چهارشنبه سوری رسم شد.
البته در حال حاضر آجیل چهارشنبه سوری دیگر نذری نیست و فقط در دورهمی و شبنشینی چهارشنبه سوری خورده میشود.
کوزه شکنی
یکی از رسم های قدیمی چهارشنبه سوری، رسم کوزه شکنی است.
داستان این رسم این است که مقداری نمک، یک تکه زغال و یک سکه را در کوزهای گلی انداخته و از روی بام پایین میانداختند که رفع چشم زخم، بدختی و فقر از خانه بشود.
ایرانیان قدیم که از کوزه و ظروف گلین در آشپزخانه استفاده میکردند در آخر سال برای رعایت بهداشت و استفاده از ظروف نو، کوزه کهنهشان را میشکستند و رفع بلا هم میکردند.
آش چهارشنبه سوری
یکی از خوراکیهایی که رسم است در شب چهارشنبه سوری پخته شود، آش چهارشنبه سوری است که به آن آش ابودردا هم گفته میشود.
این آش هم یک آش نذری است که برای شفای بیماران و دور کردن درد و مرض پخته میشود.
برای پختن این آش، رشته آشی در خانه آماده میشود و با بخشی از خمیر رشته، عروسکهایی به شکل فرد بیمار یا عضوی از بدن بیمار که ناخوش است ساخته و به آب روان میسپرند که بیماری را با خودش ببرد.
دختران جوان هم که حاجت و آرزویی داشته باشند آش را به نیت برآورده شدن آرزویشان هم میزنند.
این رسم هم تقریبا منسوخ شده و آش چهارشنبه سوری به عنوان مزه خوشمزه این جشن پخته و خورده میشود.
طرز تهیه آش چهارشنبه سوری یا ابودردا
فالگوش ایستادن
رسم فالگوش ایستادن، رسم بامزه چهارشنبه سوری است.
بنا بر این رسم، دختران جوان باید در دلشان نیت کنند و پشت در به حرفهای بقیه گوش بدهند.
هر حرفی بشنوند، جواب نیتی است که در دل کردهاند.
یعنی اگر حرف خوبی بشنوند، به فال نیک و اگر حرف بدی بشنوند به فال شر میگیرند.
برای همین در جشن چهارشنبه سوری فقط باید حرفهای خوب و خوش زد و گل گفت و گل شنید.
رسم پرواز بالن آرزوها
یکی از رسومی که در سالهای اخیر به چهارشنبه سوری اضافه شده، رسم بالنهای چینی است که افراد بعد از آرزو کردن ، روشن میکنند و به آسمان میفرستند.
البته اینکه این بالنهای شعلهور برآورنده آرزوها کجا فرود بیایند و باعث آتش سوزی بشوند یا نشوند هم سوالی است که باید دربارهاش فکر کرد.
خلاصه اینکه…
چهارشنبه سوری یک جشن دوست داشتنی است که خانوادههای ایرانی را در آستانه سال نو به شادی دور هم جمع میکند.
در چهارشنبه سوری ۱۴۰۰ مراقب حال خوبمان در این شب زیبا باشیم و اجازه ندهیم که بی احتیاطی و استفاده از مواد منفجره این شب خاطرهانگیز را تلخ کند.
پیشاپیش بهار و سال نو مبارک :)
ارسال نظر